هنگامی که سید جمال الدین اسدآبادی به اتفاق پدرش سید صفدر در سال 1264 ه . ق برای ادامه تحصیل از زادگاهش اسدآباد همدان به قزوین هجرت کرد، چنان شوق تحصیل داشت که ایام تعطیل نیز به هیچ وجه درس و مطالعه خود را رها نمی کرد. در یکی از روزها که پدرش اصرار کرد برای سیاحت و گردش به شهر برود، قبول نکرد و جواب داد که: «خشت و گِل چه تماشا و سیاحتی دارد؟» ناچار پدرش درب حجره را قفل کرد و به ملاقات دوستان خود رفت. هنگامی که مراجعت کرد، دید که سید جمال الدین اطراف خود را به بلندی قامتش کتاب چیده و در وسط آنها نشسته و مشغول مطالعه است.(1)
- ۰ نظر
- 05 September 19 ، 16:38